زبانحال سیدالشهدا در شب عاشورا
ای خدا با تو من امشب سر سودا دارم شـوق دیـدار تو در صحنۀ فـردا دارم تا كه جـاوید بـمـاند به جهـان دین نبی بـهـر قــربـانـیِ او اكــبــر زیـبـا دارم تا كـنـم پـیـروی از آن پـدر مـظلـومـم بهر شــق القـمری حامی و سـقـا دارم تا كـنم شـاد دل فـاطـمه و قـلب حـسن طفل شیرخواره و هم قاسم رعـنا دارم تا كه رونق بدهـم مستی بـازار غـمت خواهر خون جگر و زینب كبری دارم دخـت ویـرانه نـشین و پـسـر بیـماری بهــر مـانـدن وسـط آتـش اعـــدا دارم نیمه جانی ز عـطش مانده به پیكر بهرِ نیزه و سم ستور این دل صحـرا دارم هر كه خواهد كه غـنیمت ببرد گو آید كهـنه پـیـراهن و انگـشـتر اعـلا دارم سر اگر هـست فقـط در ره تو از بهرِ نـیزه و مطبـخ وهم دیر نصاری دارم بهر جانبازی در راه تو تا فـردا ظهر ناله و زمزمه و شیـون و غـوغا دارم |